زمان جاری : دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 - 4:08 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 166
نویسنده پیام
admin آفلاین


ارسال‌ها : 55
عضویت: 9 /10 /1392
سن: 23
شناسه یاهو: badsector_diamond


آداب تعليم و تعلم در اسلام
زندگى نامه شهيد ثانى
مقدمه :
شهيد ثانى يكى از اختران فروزان و ستارگان درخشان سپهر علوم و دانشهاى اسلامى است كه در سايه زندگانى پربارش ، بركاتى را براى دنياى اسلام به ارمغان آورده ، و آثار گرانبهائى در علوم مختلف دينى - در ظل مساعى آميخته با اخلاص و موفقيت آميزش - از او به جاى مانده است كه هر يك از اين آثار همچون مهر تابان در ميان تمام ميراثهاى علمى دانشمندان اسلامى ، برجسته و نمايان است و نظرهاى فضلاء و دانشمندان را به خود معطوف مى سازد. اين دانشمند گرانمايه - چنانكه خواهيم ديد - از فرهنگ و معارفى مايه و الهام مى گرفت كه بايد آنها را محصول كوششهاى بى دريغ او در تحصيلات و مطالعات مداومش در مذاهب مختلف اسلامى برشمرد. آرى او در مكاتب فقهى مذاهب پنجگانه اسلامى ، اندوخته هائى سرشار و گرانبها در خويشتن فراهم آورد، و با مسافرتها و گشت و گذارهاى متعددى كه به صوب ممالك اسلامى در پيش گرفته بود، اساتيد بزرگ و برجسته اى را درك كرد، و از محضر زبده ترين دانشمندان اين ممالك بهره هاى فراوانى در علوم متنوع كسب نمود، و از ژرفاى اين ذخاير ارزشمند، درر و اصدافى را بيرون كشيد كه در ساحل و كرانه هاى آثارش ، به رايگان در اختيار علاقه مندان قرار دارد.
شهيد ثانى گامهاى بلندى در پهنه علوم مختلف ، از قبيل : هيئت ، طب ، رياضى ، ادب عربى ، فلسفه ، عرفان و ساير علوم برداشت كه ثمرات آن عبارت از كتب و آثار پرارزشى است كه در رابطه با اين علوم و فنون از او به جاى مانده ، و يا پاره اى از آنها از ميان رفته ، و يا شناسايى نشده است .
اين دانشمند عاليقدر - كه در فقه اسلامى ، شخصيتى كم نظير مى باشد - فقيهى صاحب نظر و برخوردار از استقلال در استدلال و استنباط و اجتهاد بوده و نظرياتى را ارائه كرده است كه بايد آنها را گشايشگر مشكلات و عويصات علمى در ارتباط با فقه و اصول عقايد به شمار آورد.
يكى از نكات جالب و شگفت انگيز زندگانى اين عالم بزرگوار اين است : عليرغم آنكه فرصتهاى او را مى توان در مجموعه اى از مسافرتها و كوچشهاى شاق و درازمدت و فرساينده خلاصه كرد، معهذا در طى عمر نسبة كوتاهش به اين همه ذخاير علمى دست يافت و آثار بسيار ارزشمندى در دسترس شيفتگان علم قرار داد. چنين موفقيت شايان توجهى را نمى توان تحت هيچگونه محاسبات و مساعى عادى قرار داده و در نتيجه ، آنرا بازده كوششهاى بى دريغ او در تحصيلات و مطالعات ، تلقى كرد؛ بلكه هر فرد واقع بينى ، چنان توفيق خارق العاده اى را محصول كوششهائى برمى شمارد كه قرين و همپاى با امداد غيبى و توفيقات الهى بوده است .
(آرى ، بايد او را دانشمندى برشمرد كه شبانگاهانش به ياد خدا و استغفار و نماز و نيايش به درگاه پروردگار متعال ، و مجال و فرصتهاى روزانه اش به تدريس و تاءليف و رسيدگى به حوائج مردم و ارشاد آنها، و اوقاتش غالبا در سفرهاى علمى مصروف مى گشت ، و لحظه اى از پويش علمى و يا خدمت به خلق بازنمى ايستاد.
بنابراين سراسر زندگانى اين فقيه عاليمقدار عبارت از يك زنجيره پيوسته اى است كه حلقات آنرا علم و عمل و تحصيل و تدريس و عبادت و جهاد در راه خدا تشكيل مى دهد.
و از همه جالبتر آنكه : حلقات اين زنجيره در نهايت ، با حلقه اى ارتباط مى يابد كه اين شخصيت عظيم را به كاروان شهدائى مى پيوندد كه در راه فضيلت و علم ، جان باختند).
اين چنين زندگانى نمونه و الگوپرداز، توانست شخصيتى را بيافريند كه بايد او را مثل اعلاى تقوى و عمل دانست . ميراثهاى علمى را كه از او به يادگار ماند، و نژاد پاك و خدمت گزارى كه از او به ثمر رسيد، استمرار و تداوم چنان زندگانى پربركتى بود كه بايسته است سرمشق همه انسانهاى پوياى حقيقت و جوياى سعادت باشد.
نام و نسب و بيت شهيد ثانى :
زين الدين بن نورالدين على بن احمد بن محمد بن جمال الدين بن تقى بن صالح بن مشرف عاملى جبعى ، معروف به (شهيد ثانى ) در سيزدهم شوال 911 ه‍ ق در (جبع ) زاده شد، و در روز جمعه ، رجب 966 يا 965 ه‍ ق در (قسطنطنيه ) به شهادت رسيد.
او در ميان خاندانى پرورش يافت كه به فضل و دانش و تقوى نامبردار بوده اند: پدرش ، شيخ امام نورالدين على ، معروف به (ابن الحجة ) يا (ابن الحاجة ) از افاضل زمان خود به شمار مى رفت ، و بدينسان نياهاى ديگرش : جمال الدين و تقى ، و نيز جد والاترش : شيخ صالح - كه از شاگردان علامه حلى بود - همگى از دانشمندان و فضلاء زمان خويش محسوب مى شدند.
خوانسارى مى نويسد:
(در زندگانى شهيد ثانى ، آن نكته جالب و شگفت انگيزى (كه بايسته است مورد توجه قرار گيرد اين است ) كه اين بزرگوار، همچون مركز و كانونى به نظر مى رسيد كه پيرامونش با دائره علوم ، احاطه شده ، و يا بسان نقطه ميانينى بود كه فضائل گروهى از ارباب فواضل ، اعم از سلف و نياكانش و نيز خلف و بازماندگانشان با يك نسبت و شمار و عددى مساوى بدو مى پيوست و به اين نقطه مركزى مى رسيد، چون شش فرد از سلف و نياكانش از فظلاء نامور زمان خود بوده اند، چنانكه تا اين زمان (يعنى زمان خوانسارى ) دانشمندان نامورى با چنين شمارش و تعداد، بلافاصله و از پى هم ، از او به ثمر رسيدند). بدين مناسبت مى توان گفت : اعطاء عنوان (سلسلة الذهب ) به اين بيت و خاندان ، عنوانى در خور و شايسته بوده است كه در تاريخ ، چنين عنوانى را به اين بيت ارزانى داشت .
شهيد ثانى در چنان خاندانى پرورش يافت ؛ بدون ترديد، اصالت دينى و علمى خاندان و نياكان بزرگوارش در تكوين شخصيت علمى و روانى او بى تاءثير نبوده است ، چون ما نمى توانيم تاءثير محيط پاكيزه و باارزشى مانند محيط خانواده عريق و اصيل شهيد ثانى را در پيدائى شخصيتى چون او ناديده انگاريم . اين انسان با فضيلت در خانواده اى ديده به جهان گشود كه فضاى آنرا علم و فقه و فضيلت و معنويت ، عطرآگين و روح افزا ساخته ، و سامعه اين دانشمند بزرگوار از گاهواره تا گاه شكوفائى عقل و خردش با سخن و نغمه هائى از علم و فضيلت و فقه و بينش دينى آنچنان خو گرفته و بدآنهاانس يافته بود كه تا واپسين لحظات حيات و رخداد شهادتش هرگز از رشته علم و فضيلت نگسسته و از كوشش هاى نستوهانه اش در راه دانش و دين حتى براى لحظه اى باز نايستاده بود.
سيما و اندام شهيد ثانى :
ابن العودى در رساله خود مى نويسد: (شهيد ثانى ، داراى اندامى خوش و معتدل و قامتى متوسط و در اواخر عمرش كمى فربه بود. چهره اش زيبا و داراى موهاى صاف و متمايل به سرخى ، چشمان و ابروانى مشكى و اندامى سپيد و بازوان و ساقهاى ستبرى بوده است . انگشتان دستهايش بسان قلم هاى سيمين جلوه گر بود. هر بينده اى كه به چهره اش مى نگريست و بيان دلنشين وى را مى شنيد حاضر نبود از او جدا شود، و از گفت و شنود با وى از هر هم و غمى دل آرام مى گشت ، چشمها از مهابتش سرشار مى شد و دلها در برابر شكوه معنويتش به نشاط در مى آمد. و سوگند به خداوند متعال ، كه او برتر از آن اوصافى بود كه من از آنها ياد كردم ، و خصلتهائى ستوده در وجودش جلب نظر مى كرد كه اين خصلتها از آنچه بازگو كردم فزونتر بوده است ).
شهيد ثانى همزمان با حيات پدر:
از آغاز طفوليت ، آثار نبوغ و هوش فوق العاده از رهگذر گفتار و رفتارش به چشم مى خورد، و با اينكه عمرش از نه سال تجاوز نمى كرد - طبق نوشته ابن العودى - قرائت قرآن كريم را ختم نمود، و از آن پس به خواندن و فراگرفتن فنون ادبى و فقه نزد پدرش همت گماشت تا آنكه پدر در سال (925 ه‍ ق ) درگذشت . از جمله كتابهائى كه شهيد ثانى نزد پدرش قرائت كرد، كتاب (المختصر النافع ) از محقق حلى ، و(اللمعة الدمشقية ) از شهيد اول بود. اين كتابها علاوه بر كتابهائى بود كه در ادب عربى نزد پدر خواند. پدر در ازاء تحصيلات فرزندش ، شهريه اى را مقرر كرده و به او مى پرداخت .
سفرهاى علمى

دوشنبه 09 دی 1392 - 21:57
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

theme designed for MyBB | RTL by MyBBIran.com